دروغگویی، پنهان کاری و سخن چینی همگی نوعی فریب کاری به حساب میآیند اما کودکان از یک منظر سیاه و سفید به این موضوع نمینگرند.
تحقیقات نشان میدهند که صرف نظر از سن، کودکان در مورد تفاوت دروغ و حقیقت به درستی آگاه هستند اما با افزایش سن، عوامل اجتماعی در مورد نگرش آنها از دروغ تاثیر گذارند.
نمیتوان به طور دقیق بیان کرد که دروغگویی در کودکان چه علائمی دارد ولی به احتمال زیاد ممکن است شما با چنین صحنههایی مواجه شده باشید:
فرزند شما ساعات پایانی روز را در حیاط و مشغول بازی با گل و لای سپری کرده و علی رغم وجود آثار گل بر روی دستانش این موضوع را انکار نماید و ادعا کند که دستان خود را شسته است.
نوجوان شما علت دیر آمدن به خانه را با دلایل غیر قابل قبول توجیه میکند.
دروغ از هر نوع و برای هر چیزی که باشد، برای والدین یک چالش ناامید کننده است. اما وقتی متوجه شویم که چرا بچهها دروغ میگویند، میتوانیم به بچهها کمک کنیم تا صداقت بیشتری پیدا کنند.
طبق تحقیقات انجام شده توسط موسسه مطالعات کودک دانشگاه تورنتو دروغ گفتن همیشه با انگیزههای پایین انجام نمیشود. هنگامی که یک کودک پیشدبستانی شروع به دروغگویی میکند، این حالت نقطه عطف جدیدی برای رشد کودک به حساب میآید.
این رفتار نشانگر تغییراتی در نحوه سازماندهی فرزند شما در زمینه اطلاعات است. این یک قدم طبیعی است، بنابراین نیازی نیست که نگران باشید که فرزند کوچک شما یک دروغگو با حالت آسیب زننده شود.
بسیاری از مناطق خاکستری مغز برای فعالیت دروغ گویی فعال میشوند، از جمله دروغهای سفید که معمولا برای جلوگیری از آسیب زدن به احساسات شخصی و یا پنهان کاری بیان میشوند. اما بهتر است بدانید که برخی از دروغها به سادگی پذیرفته میشوند و برخی دیگر از باب تخیل کودکان حتی مورد تشویق نیز قرار میگیرند و کمتر واکنشهای بدی را با خود در پی دارند. بنابراین کودکان متفکر و باهوش به این تفاوتهای بسیار ظریف دقت کرده و یاد میگیرند که دروغ گفتن اشکالی ندارد.
اینها همگی بخشی از تخیل و آزمایش به حساب میآیند. کودکان خردسال با تخیل فعال در واقع تواناییهای شناختی خود را پرورش میدهند. یکی از دلایل دروغگویی در کودکان پیش از دبستان این است که وقتی چنین مواردی را بیان میکنند و یا کاری کمتر از صداقت انجام میدهند، به نوعی بازی خیالی انجام میدهند.
کودکان درک نمیکنند که واقعیت امری ثابت است. به عنوان مثال افراد بزرگسال کمتر بر این عقیدهاند که بتوان تنها با آرزو کردن یک حقیقت را تغییر داد، کودکان نه تنها به این امر امیدوار هستند، بلکه معتقدند که احتمال آن، همچنان وجود دارد.
تا حدود هفت یا هشت سالگی، کودکان معمولاً خطی مبهم بین واقعیت و خیال میبینند و نمیدانند که واقعیت برای همیشه ثابت است. آنها فکر میکنند تفکر آرزو واقعاً مؤثر است. آنها به ابر قهرمانان، تک شاخها و توانایی آنها در تغییر واقعیتها اعتقاد دارند. بنابراین وقتی میگویند که آنها این کار را نکردهاند، منظور کودکان این است که علی رغم انجام ندادن این کار، اما آرزو میکنند و در صدد هستند که این امر را واقعیت بخشند.
مطالعات نشان میدهد که دروغگویی در کودکان در سنین 4 تا 17 سالگی معمول است و تا سنین 7 سالگی کودکان میتوانند به قدری خوب دروغ بگویند که حتی والدین و بزرگترها نتوانند عدم حقیقت و درستی را از صحبتهای آنان تشخیص دهند.
اما بعد از 17 سالگی دروغگویی به مرور کاهش مییابد، پس نیازی نیست که نگران این مساله باشید و لزوما جزء مشکلاتی نیست که حتما فرزندانتان را بابت آن پیگیری کنید. بنابر این دلایل کودکان اکثر اوقات برای دروغگویی خود دلایل موجهی دارند و آن برای فرار از مجازات، پیشگیری از نا امید کردن والدین و نتایج ناخوشایند پیش رو میباشد.
اگر شما بدانید که صداقت و راستگویی میتواند باعث خصومت، نصیحت، مجازات یا فریاد زدن شما شود، باز هم پذیرای آن خواهید بود؟
برای فرزند شما دشوار است که حقیقت را بگوید وقتی که میداند چنین نتایجی را با خود به همراه خواهد داشت. فرزندتان هم نمیخواهد شما را ناامید سازد.
بنابراین ممکن است آنها درباره انتخاب ناچیزی که انجام دادهاند دروغ بگویند و یا داستانهای مسخرهای را برای شما بسازند. و به طور طبیعی، وقتی فرزندان ما به طرز آشکارا به ما دروغ میگویند، میخواهیم آنها را مجازات کنیم تا مطمئن شویم که دیگر این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد. متأسفانه، این دقیقاً اتفاقی است که رخ میدهد. وقتی بچهها را به دلیل دروغ گفتن مجازات میکنیم، آنها به امید جلوگیری از هرگونه مجازات آینده، این کار را دوباره انجام میدهند.
با در نظر گرفتن دلایل دروغ گفتن بچهها، میتوانیم محیطی را ایجاد کنیم که آنها با احساس امنیت، حقیقت را بازگو کنند. نکات زیر میتوانند خانه شما را به مکانی آرام برای بیان صادقانه حقایق تبدیل نمایند:
مشاهده کنید که چگونه به رفتار نادرست و اشتباه در خانه خود پاسخ میدهید، چه آب روی فرش ریخته شده باشد و چه کارهای ناتمام باقی مانده باشد. اگر فرزندان شما از فریاد زدن یا مجازات شدن در هنگام عصبانی شدن شما نگران باشند به احتمال زیاد حقیقت را به شما نخواهند گفت.
بر روی صدای آرام خود تمرکز کنید، بله این حالت میتواند سخت باشد اما امکانپذیر است. اما دقت داشه باشید که این حالت نباید ترفندی برای خارج شدن فرزندان از دروغگویی و پنهان کاری حقیقت باشد. اما به جای عصبانیت و مقصر دانستن میتوانید در مورد راه حل این مشکل با فرزند خود صحبت کنید.
اگر تلی از لباسهای نشسته را در کف اتاق فرزندتان مشاهده کردید، از او نپرسید که آیا هنوز اتاق خود را تمیز کرده است یا نه؟ وقتی سؤالاتی را مطرح میکنیم که از قبل جواب آنها را میدانیم، به فرزندانمان این فرصت را میدهیم که دروغ بگویند. در عوض با روشهای تاکیدی میتوانید به این موقعیت دست پیدا کنید. به عنوان مثال اگر میدانید که فرزندتان وظایف خود را انجام نداده است میتوانید از او بپرسید که "برنامهاش برای اتمام کار در خانه چیست؟"
به جای این که از او بپرسید "این همه گل و لای از کجا به وجود آمده است؟" میتوانید بپرسید "چه کاری برای برطرف نمودن این گل و لای میتوانیم انجام دهیم و مطمئن شویم که نوبت بعدی این اتفاق نمیافتد؟"
این حالت میتواند به یک مبارزه قدرتمند کمک نماید و به فرزند شما اجازه میدهد تا با تمرکز کردن بر روی یک برنامه عملی به جای بهانه آوردن، خود را از دروغگویی نجات دهد. علاوه بر این کار مانع از بروز یک رفتار ناپسند از طرف او میشود میتواند مزیت دیگری نیز با خود به همراه داشته باشد و آن یادگیری روشهایی است که میتوانند سری بعد انجام دهند به عنوان مثال بعد از مدرسه تکالیف خود را به موقع انجام دهند یا گل و لای کفشهای خود را به اتاق نشیمن وارد نکنند.
در حالی که ممکن است کودک خود را در وضعیتی قرار دهید که دروغ بگویند، متهم کردن یا سرزنش نمودن آنها تنها میتواند اوضاع را بدتر کند. رسیدن به ریشه مشکل و درک اینکه چرا او نمیتواند با شما صادق باشد به شما کمک خواهد کرد که فرزندتان را ترغیب به گفتن حقیقت در آینده کنید.
سر صحبت را به آرامی با او آغاز کنید و بگویید "این برای من همانند یک داستان به نظر میرسد، آیا چیزی باعث نگرانی تو شده است و آیا عاملی که باعث میشود از گفتن حقیقت بترسی؟ بیا در مورد آن حرف بزنیم. برای آنکه راحت و با صداقت بتوانی صحبت کنی، ما چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟"
شما میتوانید از اطلاعات جمع آوری شده خود استفاده کنید تا به صداقت و راستگویی او در آینده کمک کنید.
حتی اگر از این موضوع ناراحت هستید که چرا کف حمام پر از آب خارج شده از وان حمام است، چرا که دختر کوچولوی شما سعی کرده که عروسکهای خود را در وان حمام کند، باز هم با این وجود به خاطر گفتن حقیقت او را سرزنش نکرده و حتی ستایش کنید.
به او بگویید "از این که به من میگویی واقعا چه اتفاقی افتاده است از تو ممنونم. گفتن این جمله ممکن است واقعا برای تو دشوار بوده اما من واقعا از تو ممنونم که حقیقت را گفته و مسئولیت این کار را بر عهده میگیری"
به عنوان یک روش برای یادگیری چگونگی انتخاب بهتر، به اشتباهات خود فکر کنید. وقتی بتوانید خونسردی خودتان را حفظ کنید و آرام بمانید و از فریاد زدن یا مجازات فرزندانتان بپرهیزید، احتمال این که فرزندانتان در آینده بتوانند به راحتی به اشتباهات خود اعتراف کنند، بیشتر خواهد بود.
از او سوال کنید "اگر میتوانستید از عهده انجام آن کار بر بیایید چه کار متفاوتی انجام میدادید؟" بدین ترتیب یک طوفان فکری از انواع ایدهها ایجاد میشود. "اگر شخص دیگری اسکوتر خواهرش را میشکست از او بپرسید چه کاری میتواند برای برقراری دوباره رابطه و تعامل با او انجام دهد"
بگذارید بچههای شما بدانند که شما بدون قید و شرط آنها را دوست دارید، حتی اگر آنها اشتباه کنند. اطمینان حاصل کنید که آنها از این موضوع آگاه هستند، که حتی به خاطر اشتباهاتی که ممکن است آنها مرتکب شوند و یا رفتار بدی که از آنها سر بزند و مورد علاقه شما نباشد، با این حال از دوست داشتن و علاقه به آنها دست نخواهید کشید. این به فرزندان شما کمک میکند تا در مقابل شما احساس امنیت کنند.
به یاد داشته باشید که بچههای شما همیشه به دنبال شما هستند و از اعمال شما یاد میگیرند. دروغهای کوچکی که روزانه خودتان میگویید مثلا عدم کمک مالی به مدرسه و سایر دروغها، همگی بیضرر نیستند و به کودکان شما میفهماند که دروغ گفتن امری طبیعی است.
این نکات به شما کمک میکنند که خانواده خود را در مسیری صادقانهتر قرار دهید. اما به یاد داشته باشید که برای ایجاد این اعتماد، به زمان نیاز است پس صبور باشید. اما، اگر فرزند شما همچنان به دروغ گفتن یا پنهان کاری به قصد صدمه زدن به دیگران ادامه میدهد، ممکن است بخواهید کمک حرفهای دیگری همچون راهنمایی از یک مشاور را در نظر بگیرید.
ایجاد محیطی که در آن کودکان احساس امنیت کنند، نه تنها از میزان دروغگویی کودکان میکاهد، بلکه به شکل گیری ویژگیهای شخصیتی برجسته در کودکان کمک میکنند تا در بزرگسالی بتوانند اشخاص برجسته و بدرد بخوری محسوب شوند.