افسردگی پس از زایمان و تاثیر آن بر نوزادان

افسردگی پس از بارداری (Perinatal depression) نه تنها مادر را تحت تأثیر قرار می‌دهد بلکه تأثیر ماندگاری بر فرزند نیز دارد.

محققان می‌گویند: کودکانِ مادرانی که افسردگی را تجربه می‌کنند، با بزرگ‌تر شدن به احتمال زیاد دچار افسردگی می‌شوند. نتایج حاصل از مطالعه آنها نشان می‌دهد که برنامه‌های بیشتری برای درمان مادران برای افسردگی قبل از زایمان و بعد از تولد لازم است. کارشناسان می‌گویند شیوه زندگی سالم خانواده می‌تواند خطر ابتلا به افسردگی را در کودکان کاهش دهد.

براساس مطالعه جدید محققان مرکز علوم بهداشتی دانشگاه تگزاس در هیوستون (UTHealth )، افسردگی در مادران در دوران بارداری و بعد از آن، احتمال افسردگی در فرزندان در نوجوانی و بزرگسالی را 70٪ افزایش  می‌دهد. این نتیجه گیری حاصل یک مطالعه جدید معتبر منتشر شده در شبکه JAMA Open است. در این تحقیق، محققان در انگلستان و آمریکای شمالی داده‌های جمع آوری شده از نزدیک به 16000 مادر و کودک را بررسی کردند. بچه‌ها در سن 12 سال و بالاتر بودند.

کاپانا هاج گفت: "ما این تصور را تقویت می‌کنیم که داشتن یک نوزاد مثل تابیدن نور خورشید به گل رز است‌، درحالی که طبق منبع معتبر 60 تا 80 درصد مادران دارای کج‌خلقی و اندوه پس از زایمان می‌شوند (متفاوت با افسردگی‌ست) و 10 تا 20 درصد افسردگی پس از زایمان دارند. وی افزود: "بعضی مادران جدید احساس گناه می‌کنند که بعد از تولد کودک ناراحت هستند که چطور آنقدر آنها را می‌خواستند و حالا غمگین هستند. بعضی از مادرها حتی ممکن است افسردگی خود را تشخیص ندهند."

افسردگی طی بارداری یا پس از آن، منجر به افزایش احتمال افسردگی کودک می‌شودا

دختران نوجوان در این مطالعه 6 درصد بیشتر از پسرانی که مادران‌شان افسردگی پری ناتال را تجربه می‌کردند، دچار افسردگی می‌شوند. افسردگی پس از بارداری با کاهش میزان رشد، سوء تغذیه و افزایش خطر ابتلا به مشکلات سلامتی و چاقی در کودکان همراه است.

این مطالعه نشان می‌دهد که تحقیقات مضاعف در مورد مکانیسم‌های انتقال ریسک افسردگی و ارزیابی‌های کاهش خطر پس از مداخله می‌تواند راهکارهای جدیدی را ایجاد کند که خطرات ناشی از اختلالات افسردگی را در دوران بارداری کاهش دهد.

توضیحی درباره‌ی افسردگی پس از بارداری (پری ناتال)

دکتر رزن کاپانا-هاج، روانشناس و متخصص سلامت روان کودکان که دارای دفاتری در کانکتیکات و نیویورک است، گفت: "در مورد افسردگی پری ناتال به اندازه کافی صحبت نمی‌شود و هنوز هم ننگ زیادی با آن همراه است."

افسردگی پری ناتال مادران به دوره افسردگی در دوران بارداری (افسردگی قبل از تولد) یا در طی 12 ماه پس از بارداری (افسردگی پس از تولد) گفته می‌شود.

آنچه محققان می‌گویند

اغلب محققان از نتایج تحقیق شگفت‌زده شدند. دکتر الكساندر استوكول، یك متخصص رابطه و صمیمیت و نویسنده "صمیمیت غیر سازگار" گفت: "من حدس می‌زنم 70 درصد بسیار زیاد است، اما این بسیار مهم است".

حقیقت پشت افسردگی پس از زایمان و تاثیر آن بر کودک

استوکول گفت: "فرهنگ ما به شدت از درک عاطفی، جسمی و روحی مادران عاجز است.ما دیگر اهمیت مادر شدن را درک نمی‌کنیم و این همه، انواع چالش‌ها را برای هردوی مادران و فرزندان ایجاد می‌کند." وی افزود: معمای قدیمی پرورش در طبیعت به اینجا مربوط می‌شود. جایی که افسردگی پس از زایمان مادران به عنوان یک تاثیر تربیتی عمل می‌کند. پستانداران از جمله انسان‌ها از طریق تقلید یاد می‌گیرند. بچه‌ها انواع گوناگون چیزها را از والدین می‌آموزند، از سنین کودکی شروع می‌کنند - بعضی از ما توانسته‌ایم کمیت را تعیین کنیم و برخی دیگر نه."

وی افزود: "نگارگری بلافاصله آغاز می‌شود. بنابراین حتی اگر وجود ژنتیکی نداشته باشد و دیگر ملاحظات بیولوژیکی و فیزیولوژیکی بسیار مهمی وجود نداشته باشد، کودکانی که توسط والدین مبتلا به اختلال خلقی در ابتدا(یا بعدا) بزرگ می‌شوند، در معرض خطر این احساس و اختلال خلقی هستند."

سوداکار سلوراج، دکتر و استادیار روانپزشکی به مدیربرنامه تحقیقات افسردگی و نویسنده ارشد این مطالعه از دانشکده پزشکی مک گاورن گفت: "ما دریافتیم که فرزندان مادرانی که دچار افسردگی پری ناتال، به خصوص افسردگی قبل از تولد هستند، در بزرگسالی شانس بیشتری برای ابتلا به افسردگی دارند.این مهم است زیرا نشان می‌دهد که افسردگی پری ناتال نه تنها بر مادر تأثیر منفی می‌گذارد، بلکه تأثیر منفی پایدار بر کودک نیز دارد."

این تحقیق در زمان افزایش استرس و فشار بر سلامت روان صورت می‌گیرد، زیرا بیماری همه گیر COVID-19 برای مادران تازه و منتظر یک چالش محسوب می‌شود. تیرومالاراجو گفت: "بارداری‌ها در این مواقع به ویژه با توجه به وضعیت اجتماعی و دستورالعمل‌های دوری جسمی، استرس‌زا هستند. بسیاری از مادران بدون حمایت وجود دارند که مجبور به جداسازی و ایزوله کردن هستند  و بسیاری نیز هستند که باید عوامل استرس‌زای بیشتری را با منابع و امکانات محدود رسیدگی و کنترل کنند.

کاپانا هاج گفت: تحقیقی با منبع معتبر کیفیت کنش‌ها و عکس‌العمل‌های مادری را نشان داده است و اینکه حساسیت یک مادر به پاسخ‌های کودکش چقدر در سلامت مغز تاثیر بسزا و مهمی دارد. به طور خاص، تحقیقات نشان داده است كه وقتی نوزادان سعی می‌كنند با مادری كه تأثیر و واکنش سطحی از خود نشان می‌دهد، درگیر شوند و از این طریق به طور واكنش آمیز در تعامل شیرخوار مشاركت نمی‌کند، منجر به ناراحتی نوزاد می‌شود." وی افزود: "افسردگی مادر باعث ایجاد اختلال در تنظیم احساسات نوزادان می‌شود و متاآنالیز فعلی یک قدم جلوتر می‌رود و پیامدهای طولانی مدت افسردگی پری ناتال بر سلامت روان کودکان را نشان می‌دهد."

واکنش‌های سطحی مادر افسرده در تعامل با کودک منجربه ناراحتی کودک می‌شودد

ارین سادلر دکترای روانشناسی و روانشناس بالینی دارای مجوز در بخش روانشناسی و سلامت رفتاری در بیمارستان ملی کودکان در واشنگتن دی سی گفت:" عوامل بیولوژیکی و محیطی می‌توانند بر سلامت روان تأثیر بگذارند، به ویژه با تغییرات بدنی مربوط به بارداری و زایمان".

استاکول گفت: "کار کردن با یک درمانگر که در زمینه افسردگی پری ناتال و رشد کودک آموزش دیده است و می‌تواند والدین را راهنمایی کند‌، می‌تواند دنیای تفاوتی را برای مادر، کودک و کل خانواده ایجاد کند." با این حال، مداخلات برای کاهش خطر می‌تواند در هر مرحله از بارداری مفید باشد.

کارشناسان گفتند:" به طور کلی، همان اقدامات برای کاهش خطر ابتلا به افسردگی در بزرگسالان می‌تواند برای کاهش خطر ابتلا به افسردگی مادران نیز به کار رود." این به معنای خواب کافی، تغذیه، فعالیت، هیدراته بودن(خوردن آب کافی)، گذراندن زمان در طبیعت و درخواست کمک – از دوست یا متخصص- در صورت نیاز است. سادلر گفت راه‌های بیشتری برای کاهش خطر ابتلا به اختلالات مادر و کودک وجود دارد.  سلوراج، روانپزشک با پزشکان UT از کلینیک دانشکده پزشکی مک گاورن گفت: استرس می‌تواند باعث تغییر درعادات غذا خوردن، تمایل کمتر به ورزش و به طور کلی رفتارهای سالم کمتری شود که در نتیجه منجر به افسردگی می‌شود.

حمایت پس از زایمان

سادلر گفت: "در سال‌های اخیر، فشار زیادی برای غربالگری جهانی برای افسردگی در مراقبان (در درجه اول مادران) در دوران بارداری دیده شده است و این واقعاً یک شروع عالی است.تشخیص زودرس در مراقبین یک شکل اساسی برای مداخله اولیه برای کودکان است. برای والدین و بزرگسالان، مهم است که عوامل خطر شخصی خود را بشناسند. در مورد سابقه اختلالات سلامت روان با اعضای خانواده خود صحبت کنید و به بیماری‌های روحی و اضطرابی توجه ویژه‌ای داشته باشید. صادق و هوشیار باشید."

سادلر افزود: "با داشتن سیستم‌های مراقبت جامع، مانند برنامه‌های بهداشتی و رفتاری یکپارچه، زنان باردار می‌توانند در کنار مراقبت‌های پزشکی جسمی، از مراقبت سلامت روان نیز برخوردار شوند."

وی گفت كه این امر باید شامل داشتن متخصصین بهداشت روان مانند كارمندان دارای مجوز بالینی، روانشناسان و روانپزشكان باشد كه در كلینیك‌های بهداشتی زنان حاضر شده و به عنوان بخشی از تیم‌های مراقبت فعالیت كنند.

سادلر گفت: "علاوه بر این، مادران باید به کارمندان پشتیبانی مرکز درمانی دسترسی داشته باشند. این مراکز می‌توانند از طریق حفظ ارتباط با خانواده‌ها به پشتیبانی و حمایت بعد از زایمان و هنگام بازگشت به خانه، بپردازند."

وی افزود: "توجه به این نکته حائز اهمیت است كه این حمایت‌ها محدود به حمایت از سلامت روان نیستند، بلكه سایر نیازهای بنیادی مانند مسكن، غذا، مالی و سایر برنامه‌های پشتیبانی نیز وجود دارد."این برنامه‌ها می‌توانند موارد استرس‌زا را تسکین دهند و حمایت بیشتری را برای ارائه خدمات عاطفی به فرزندان فراهم می‎کنند."
کاهش موانع این خدمات برای کاهش ریسک بسیار مهم است.

دانستن علائم و نشانه‌ها، خطر را کاهش می‌دهد

سادلر توضیح داد که افسردگی در طول زندگی همیشه خود را به یک صورت نشان نمی‌‎دهد. بنابراین ممکن است علائم افسردگی در فرزندان، از دست رفته یا به‌نادرست تفسیر شود که  منجر به مشکلات دیگری می‌شود.

به یاد داشته باشید که تنظیم احساسات در این زمان یک فرایند نادرست است. بنابراین، ما انتظار داریم که کودکان خردسال طیف گسترده‌ای از احساسات را به تصویر بکشند.

شناختن علائم افسردگی در تمام مراحل زندگی برای مداخلات سریع‌تر بسیار مهم است.تحقیقات اخیر نشان داده است که مداخلات سریع‌تر می‎تواند به کاهش خطر ابتلا به خودکشی در نوجوانان و بزرگسالان کمک کند.

سادلر علائم زیر را در مورد افسردگی ذکر می‌کند:

1- شیرخوارگی و اوایل کودکی (0 تا 5 سالگی):

  • غم و اندوه طولانی مدت همراه با اختلال در سایر موارد مانند خواب، اشتهای ضعیف و فعالیت اندک
  • کاهش و محدود بودن تعامل، مسئولیت پذیری و برخورد متقابل با مراقبان و دیگران
  • تاخیر در دستیابی به موفقیت یا پسرفت در نقاط عطف رشد

2- کودکی:

  • ابراز گناه یا اعتماد به نفس پایین و کاهش خودکارآمدی
  • شکایات جسمی مانند سردرد، معده‌درد یا احساس بیماری
  • تحریک‌پذیری از طریق کج‌خلقی یا سایر مشکلات رفتاری

3- نوجوانی:

  • دوری از ارتباط با بزرگسالان اما ممکن است هنوز هم با دوستان نزدیک وقت بگذرانند
  • برای نوجوانان، تغییرات عاطفی بیان شده از طریق تحریک‌پذیری یا عصبانیت (به جای یک روحیه غمناک یا پایین) است
  • بهداشت نامناسب خواب (خواب محدود و در ساعات متنوع)

4- بزرگسالی:

  • احساسات به طور معمول به صورت یک روحیه غمناک یا پایین بیان می‌شود
  • بی خوابی یا خواب تنظیم نشده
  • انزوا و دوری از دیگران

اگر مراقبان نگرانی دارند یا متوجه تغییراتی در رفتارهای فرزندشان می‌شوند، سادلر گفت که آنها باید از یک متخصص کمک بگیرند. وی گفت: "متخصصان کودکان اغلب اولین ایستگاه برای بسیاری از والدین هستند. مدارس هم‌چنین می‌توانند اولین خط عالی برای کودکان و نوجوانان باشند.  با این حال، مراقبین همیشه می‌توانند ارائه دهندگان سلامت روان را به طور مستقیم دنبال کنند تا نگرانی‌هایشان را ارزیابی کنند و توصیه‌هایی کنند. " متخصصانی که به آنها اعتماد دارید پیدا کنید، در تهیه برنامه‌های درمانی همکاری کنید و توصیه‌هایشان را دنبال کنید."

علاوه براین، خانواده‌ها می‌توانند شیوه‌ی زندگی‌ای را تقویت کنند و در پیش بگیرند که با علائم افسردگی در خانه مبارزه می‌کند. سادلر گفت این شیوه زندگی خانوادگی شامل موارد زیر است:

  • درگیری منظم در فعالیت‌هایی که احساسات مثبت را به وجود می‌آورد.این‌ها برای هر فرد متفاوت است، بنابراین برنامه‌ها باید برای تک تک اعضای خانواده تهیه شود.
  • حفظ یک رژیم متعادل و سالم.در صورت نیاز به راهنمایی‌های بیشتر، والدین و مراقبان می‌توانند از متخصصان اطفال یا متخصصان رژیم غذایی مشورت بگیرند.
  • اولویت‌بندی بهداشت خواب مناسب برای رشدو توسعه. خواب ضعیف می‌تواند بر روحیه، تمرکز، تحمل پریشانی و حل مسئله تأثیر بگذارد.
  • در صورت نیاز از ارائه دهندگان مراقبت کمک بگیرید.
  • از پشتیبانی اجتماعی استفاده کنید و به مشارکت در فعالیت‌های خارج از برنامه و خارج از خانه که موجب پیشرفت مثبت روابط همسالان می‌شود، ادامه دهید.
  • مراقبان باید با سایر ارائه دهندگان مراقبت (مانند متخصص کودکان، معلمان مدرسه، مربیان و غیره) در تماس باشند زیرا این افراد نیز می‌توانند بینش ارزشمندی در مورد عملکرد کودک داشته باشند.

تریتا را در جهت رسیدن به اهدافش حمایت کنید:

منابع:

  1. https://www.healthline.com/health-news/children-of-mothers-with-depression-more-likely-to-develop-depression-themselves#Knowing-the-signs-reduces-risk
  2. https://www.news-medical.net/news/20200728/Perinatal-depression-not-only-affects-the-mother-but-has-a-lasting-impact-on-offspring.aspx

اشتراک گذاری:

مطالب مرتبط
رعنا فرحی

رعنا فرحی

دانش آموخته رشته تکنولوژی جراحی (اتاق عمل)