روانشناسی زمینهی گستردهای است که مطالعات افکار، رفتار، شخصیت، احساسات، انگیزه و موارد این چنینی را شامل میشود. کسب درک غنیتر و عمیقتر از روانشناسی میتواند به افراد کمک کند تا بینش واقعیتری نسبت به اعمال خود و همچنین درک بهتری از دیگران پیدا کنند.
روانشناسی مطالعه ذهن و رفتار است. تحقیقات در روانشناسی به دنبال درک و توضیح چگونگی تفکر، احساس و رفتار است. روانشناسان میکوشند تا عواملی را که میتواند بر فکر و رفتار تأثیر بگذارد، از تأثیرات بیولوژیکی گرفته تا فشارهای اجتماعی، مطالعه کنند.
کاربردهای روانشناسی عبارتند از: درمان و بهداشت روان، تقویت عملکرد، خودیاری و بسیاری از زمینههای دیگر که بر سلامتی و زندگی روزمره مردم تأثیر میگذارند. آوردن همهی مواردی که روانشناسی بررسی میکند کار سختی است، با این حال مباحثی از قبیل پیشرفت، شخصیت، افکار، احساسات، احساسات، انگیزهها و رفتارهای اجتماعی تنها بخشی از آن هستند.
متاسفانه عموم مردم تصورات اشتباه دربارهی روانشناسی دارند. این تصورات غلط در مورد روانشناسی تا حدودی از تصاویر کلیشهای روانشناسان در رسانههای عامه و همچنین مسیرهای شغلی غیر منتظرهی کسانی که مدرک روانشناسی دارند، به وجود آمده است.
مطابق برخی برنامهها و فیلمهای تلویزیونی مشهور، روانشناسان حرفهای کسانی هستند که میتوانند ذهن انسانها را بخوانند و از آن برای حل پروندهها و پیشبینی حرکت بعدی یک جنایتکار استفاده کنند. سایر تصویرهای سنتی، روانشناس را شخصی سفید مو و خردمند نشان میدهد که در یک مطب بسیار زیبا و پر از کتاب، به صحبتهای مراجعش دربارهی کودکی دشواری که داشته گوش میدهد.
پس واقعیت روانشناسی چیست؟ آنچه رسانههای عمومی از روانشناسی نشان میدهند بخش کمی از واقعیت روانشناسی را در بر میگیرد. در واقع مشاغل بسیار متنوعی برای روانشناسان وجود دارد و همین ویژگی باعث رواج تصورات غلط شده است.
مطمئنا روانشناسانی وجود دارند که به حل پروندههای مجرمان میپردازند و تعداد زیادی از متخصصان به افراد دربارهی مسائل بهداشت روان کمک میکنند. در عین حال روانشناسانی وجود دارند که در سازماندهی محیطهای کار سالمتر نقش دارند، بعضی روانشناسان برنامههای بهداشت عمومی را طراحی و اجرا میکنند. مهم نیست که روانشناسان در کجا کار میکنند، هر کجا که مشغول به کار باشند اهداف اصلی آنها کمک به توصیف، توضیح، پیشبینی و تأثیرگذاری دربارهی رفتار انسان است.
روانشناسی اولیه از فلسفه و زیست شناسی تکامل یافته است. مباحث مربوط به این موضوع به زمان اندیشمندان اولیه یونان، از جمله ارسطو و سقراط باز میگردد. کلمه Psychology (روانشناسی) خود از واژه یونانی psyche (روان) گرفته شده است که در اصل به معنی "زندگی" یا "نفس" است.
زمانی روانشناسی به عنوان یک زمینه مطالعاتی جداگانه و مستقل شناخته شد که ویلهلم وونت (Wilhelm Wundt) اولین آزمایشگاه روانشناسی تجربی را در سال 1879 در دانشگاه لایپزیک آلمان تأسیس کرد.
در طول تاریخ روانشناسی مکاتب بسیاری ظهور یافتند و مدتی بر روانشناسی تسلط داشتند. برخی مکتبهای مهم روانشناسی عبارتند از؛ ساختار گرایی، کارکردگرایی، روانکاوی، رفتار شناسی، انسان گرایی.
در اینجا مواردی ذکر شده که لازم است دربارهی روانشناسی بدانید:
روانشناسی یک حوزهی کاربردی و نظری است که ذهن و رفتار انسان را مورد مطالعه قرار میدهد. تحقیقات در روانشناسی به دنبال درک و توضیح نحوه تفکر، احساس و رفتار است. روانشناسان پژوهشگر در درک ما از چرایی رفتار مردم و همچنین عوامل مختلفی که میتوانند در ذهن و رفتار انسان تأثیر بگذارد، نقش دارند.
در حال حاضر اغلب مردم فکر میکنند کل یا بخش بزرگی از روانشناسی به تشخیص و معالجه مسائل مربوط به سلامت روان ختم میشود. اما درواقع این بخش خیلی کوچکی از روانشناسی است. علاوه بر سلامت روان، روانشناسی میتواند در موضوعات مختلفی اعمال شود که بر سلامتی و زندگی روزمره از جمله انگیزه، بهره وری و موارد دیگر تأثیر بگذارد.
روانشناسی یک حوزه گسترده و متنوع است. در زیر برخی از زمینههای اصلی کاربردی در روانشناسی ذکر شده است:
رفتارهای نابهنجار را مطالعه میکند. این حوزه تخصصی در تحقیقات و معالجه انواع اختلالات روانی مؤثر بوده و با روان درمانی و روانشناسی بالینی مرتبط است.
که به عنوان بیوسایکولوژی نیز شناخته میشود، بررسی میکند که چگونه فرآیندهای زیستی بر ذهن و رفتار تأثیر میگذارند. این منطقه ارتباط نزدیکی با علوم اعصاب دارد و از ابزارهایی مانند اسکن MRI و PET برای بررسی آسیب مغزی یا ناهنجاریهای مغزی استفاده میکند.
بر سنجش، تشخیص و درمان اختلالات روانی متمرکز است. همچنین این زمینه بزرگترین حوزه اشتغال در روانشناسی محسوب میشود.
مطالعه فرایندها و شناختهای تفکرات انسان است. روانشناسان شناختی مباحثی از قبیل توجه، حافظه، درک، تصمیم گیری، حل مسئله و مهارتهای کلامی را مطالعه میکنند.
شاخهای از روانشناسی است که به مطالعه رفتار حیوانات مربوط میشود. این نوع تحقیقات میتواند به درک عمیقتر و گستردهتر روانشناسی انسان منجر شود.
زمینهای است که به رشد و پیشرفت انسان در طول عمر نگاه میکند. تئوریها اغلب بر رشد تواناییهای شناختی، اخلاق، عملکرد اجتماعی، هویت و سایر زمینههای زندگی متمرکز میشوند.
یک زمینه کاربردی است که با استفاده از تحقیقات روانشناسی و قانون، در سیستم عدالت قضایی و کیفری متمرکز است.
زمینهای است که از تحقیقات روانشناختی برای ارتقاء بهره وری کار و انتخاب کارمندان استفاده میکند.
روانشناسی شخصیت بر درک چگونگی رشد شخصیت و همچنین الگوهای افکار، رفتارها و ویژگیهایی که باعث منحصر به فرد بودن فرد میشود، تمرکز دارد.
بر درک رفتار گروهی و همچنین چگونگی تأثیرات اجتماع بر رفتار فرد تأکید دارد. مباحث مورد مطالعه روانشناسان اجتماعی شامل نگرش، تعصب، همرنگی و پرخاشگری است.
روانشناسان از روشهای علمی برای فهم، توضیح و پیشبینی رفتار انسان استفاده میکنند. مطالعات روانشناختی کاملاً ساختارمند است یعنی با طرح فرضیه آغاز شود و به صورت تجربی مورد آزمایش قرار میگیرد.
هنگامی که روانشناسی از ریشههای فلسفی خود دور شد، روانشناسان به استفاده از روشهای علمیتر برای مطالعه رفتار انسان روی آوردند. محققان معاصر از تکنیکهای علمی گوناگونی از جمله آزمایشها، مطالعات همبستگی و تحقیقات طولی استفاده میکنند.
بارزترین کاربرد روانشناسی در زمینه روان درمانی یا همان سلامت روان است که در آن روانشناسان از اصول، تحقیقات و یافتههای بالینی برای کمک به مراجع در کنترل و غلبه بر علائم ناراحتیهای روانی و بیماریهای روانی استفاده میکنند.
همچنین روشهای بسیاری وجود دارد که در آنها روانشناسی برای کمک به مردم در زندگی بهتر و سالمتری استفاده میشود. تحقیقات روانشناختی میتواند در سیاستهای عمومی تأثیر بگذارد و میتواند رویکردهای مربوط به برنامههای آموزشی و رشد کودک را جهت دهی کند.
همانطور که مشاهده فرمودید، در حالی که روانشناسی ممکن است یک علم نسبتاً جوان باشد، اما عمق و وسعت فوق العادهای دارد. سنجش، تشخیص و درمان بیماری روانی شناخته شده ترین شاخهی روانشناسی است، اما روانشناسی موضوعاتی بیشتر از روان درمانی را در بر میگیرد. امروزه روانشناسان میکوشند تا جنبههای مختلف ذهن و رفتار انسان را کشف کرده و به درک ما در مورد دنیای اطرافمان کمک کنند.